آنارشیست...

اندکی تأمل کن..ذهن خود را به چالش بکش...

آنارشیست...

اندکی تأمل کن..ذهن خود را به چالش بکش...

زن عشق میکارد و کینه درو میکند 

 

میتواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی... 

دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر ... 

برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانون گذار میتوانی ازدواج کنی... 

در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو... 

او کتک میخورد و تو محاکمه نمیشوی... 

او میزاید و تو برای فرزندش نام انتخاب میکنی... 

او درد میکشد و تو نگرانی کودک دختر نباشد... 

او بی خوابی میکشد و تو خواب حوریان بهشتی را میبینی... 

او مادر میشود و همه جا میپرسند نام پدر... 

و هر روز او متولد میشود؛ عاشق میشود؛ مادر میشود؛ پیر میشود و میمیرد... 

و قرن هاست که او عشق میکارد و کینه درو میکند 

چرا که در چین و شیار های صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بر باد رفته اش را میبیند 

و در قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع مرد سینه ای را به یاد می اورد 

که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده میکند... 

و اینها همه کینه است که کاشته میشود در قلب مالامال از درد... 

واین رنج است... 

 

                                                                (دکتر علی شریعتی)